People of God مـلــــــــت خـــــــــــدا

تفسیر و ارائه آثار مولانا و شمس تبریزی توسط استاد هیچ Interpretation and presentation of Maulana Rumi and Shams Tabrizi's works

People of God مـلــــــــت خـــــــــــدا

تفسیر و ارائه آثار مولانا و شمس تبریزی توسط استاد هیچ Interpretation and presentation of Maulana Rumi and Shams Tabrizi's works

راز و نیاز قبل از کشف حقیقت، در واقع ستایش کردن اهریمن و شیطان است


بخشی از سخنان استاد هیچ در کلاس قطره:


این جمله را به خاطر بسپارید که راز و نیاز قبل از کشف حقیقت، در واقع ستایش کردن اهریمن و شیطان است. چون کشف حقیقت اتفاق نیفتاده،  من ابتدا باید حقیقت را بشناسم بعد راز و نیاز کنم.




راز و نیاز قبل از کشف حقیقت، پرستش شیطان است. چون نمی دانم معشوق کیست؟ من می خواهم چه کسی را عبادت و پرستش کنم؟ راز و نیاز بعد از کشف حقیقت است. وقتی که من به درک کامل حقیقت رسیدم آن وقت همانند مولانا می شوم که می گوید نخواب، نخواب، بیدار باش و شب زنده داری کن، سِرَش همین است. اگر معشوق را پیدا کردی، عاشقی و دیگر خواب و خوراک نداری.  ذهن عاشق روی معشوق متمرکز است. این ذهن، ذهن تک قطبی است نه ذهن دو گانه. ذهن دو گانه همان من غیر واقعی انسان است که  بسیار مخرب است. این من غیر واقعی دو تا کار انجام می دهد: انهدام و تخریب. الان مشاهده می کنید در کل سیاره زمین همه مسلح شده اند برای اینکه یا به نهدام کامل برسند یا به تخریب.




"آگاهی درون + ضریب ادراک بالا = هشیاری کامل (مطلق)"

قسمتی از سخنرانی استاد هیچ


اگر کسی از ما پرسید که طی طریق حقیقت چیه، ما می گوییم که از دو بخش تشکیل شده:

 1- ورود به آگاهی درون

 2- ضریب ادراک بالا


"آگاهی درون + ضریب ادراک بالا = هشیاری کامل (مطلق)"


هشیاری مطلق به ما جهش می دهد ، ما دوست داریم جهش پیدا

کنیم. یعنی این وضعیتی را که داریم ترک بکنیم و به یک وضعیت

جدیدی که آرامبخش و دلچسب هست برسیم. این نیاز به جهش

خوب وقتی که جهش پیدا شد ، هشیاری کامل در طی طریق

حقیقت انجام شد ، ما به بودن می رسیم.


"این هدف واقعی است"


من باید بودن خودم را حس بکنم. بدون البته آن چیزی که شکسپیر

گفته بودن یا نبودن، مسئله ای سیاسی و مربوط به جنگ است و

به بحث ما (طی طریق حقیقت) هیچ ربطی ندارد.


بودن در اینجا؛ یعنی اینکه شما بتوانید با عشق یکی بشوید . وحدت

با جانان پیدا بکنید.


"ای جان جان ، جان را بکش تا حضرت جانان ما"